الآن دیگه همه میدونن که ماجرای عکس خمینی و شوهای بعد از اون همه یه حقهی کثیف بوده برای سرکوب جنبش سبز آزادیخواهی ملت، اما نکتهی مهمتر اینه که همین موضوع داره ابعاد بیشتری پیدا میکنه که اگه همینطور پیش بره بی برو برگرد به نفع کودتاچیهاست. خامنهای و اطلاعات سپاه این نقشه رو ریختن تا دوباره به بازی برگردن، اونم تو زمین خودشون. کل ماجرا از دست اونا خارج شده بود و همش مجبور بودن واکنش نشون بدن. حالا میخوان جنبش وارد فاز واکنش بشه و ابتکار عمل دست اونا باشه تا با هر حرکت واکنشی جنبش، سرکوب بیشتری بکنن.
خمینی مسئلهی این جنبش نیست. درسته داغ زیاد گذاشته اما حالا مرده و رفته. ارث بدی هم گذاشته اما امروز طرف حساب ملت یه تشکیلات و یکی دیگهست. اون تشکیلات به سرکردگی خامنهای میخواد بحث رو عوض کنه. خب حالا باید چیکار کرد؟ جنبش میتونه سر حرف خودش بایسته و وارد بازی اونا نشه. خمینی مرده پس دیگه نیازی به شعار "مرگ بر" نداره! چیزی هم که برای این ملت ساخت و گذاشت و رفت اونقدر سیاه و پلیده (و روز بروز هم بیشتر شده) که لیاقت "درود" نداره. پس تموم! ما را با خمینی هیچ حرفی نیست. در این شرایط به این فکر باشیم که ابتکار عملی که داریم رو از دست ندیم.
کودتاچیها با حراج خمینی میخواستن دوستداراشو تحریک و بسیج کنن که بریزن تو خیابونا که معلوم شد اونم دیگه همچین خیلی طرفدار آتیشی و داغی نداره. اینایی هم که اومدن تو یه جاهایی جمع شدن همه همون مزد بگیرا و خود فروختهها بودن. اما مهمتر از این دنبال دو هدف دیگه هستن. اول اینکه با مطرح کردن خمینی بحث موافق و مخالف راه بندازن و بین موسوی و کروبی و خاتمی با بخش عظیمی از مردم یه فاصلهی اجباری ایجاد کنن، چون حالا دیگه خودشونم خوب میدونن که این ملت اصل حرفش دیگه کل نظامه. ملتی که میاد میگه مرگ بر اصل ولایت فقیه یعنی دیگه حکومت سلطنت فقیه نمیخواد. بنابراین میخوان با طرح خط قرمز خمینی بین مردم و رهبران سیاسی جنبش شکاف ایجاد بکنن. تو قدم دوم هم در درون خود جنبش سبز اختلاف ایجاد کنن و همبستگی و یکپارچگی اونا رو از بین ببرن.
چیزی که اینروزا تو تمام شبکههای اجتماعی اینترنت دیده میشه بحث بر سر همینه که اگه موسوی و کروبی بعنوان پاتک مردم رو برای بیعت با خمینی دعوت به راهپیمایی کنن باید چیکار کرد. همین بحث و اختلاف نظری که سرش هست میتونه همبستگی جنبش رو تحت تاثیر قرار بده و اون رو از پرداختن به رویداد محرم که حکومت و خامنهای از اون تا سر حد مرگ میترسن غافل کنه. خب حالا باید چیکار کرد؟
چیزی که واضح و روشنه اینه که حکومت هرگز و هرگز مجوز هیچگونه راهپیمایی به موسوی و کروبی و جنبش سبز نخواهد داد. پس نگران نباشیم که اونروز چیکار کنیم؟! حکومت و شخص خامنهای خوب میدونن که این مردم تحت هر عنوان به خیابونا بیان آخر سر حرف خودشونو میزنن. میدونن که مردم اگه بنام خمینی هم بیرون بیان کنار عکس خمینی عکس موسوی رو بالا میبرن نه عکس خامنهای رو. به ازای هر عکس خمینی دهها عکس شهدای جنبش رو بالا میبرن، تابلوهای شعار نویسی شدهی مرگ بر دیکتاتور و . . . رو بالا میبرن. اونا خوب میدونن که مجوز راهپیمایی دادن یعنی اینکه یه جمعیت میلیونی(احتمالن) میاد تو خیابون که نه تنها عکسی از خامنهای بالا نمیبره و در حمایت از اون شعاری نمیده که حتا تا جایی که بتونه بر علیهش هم شعار میده. پس این راهپیمایی سبزها هیچ بردی برا اون نداره. اونوقت دیگه حتا رامسر هم چارهی کار آغا رو نخواهد کرد! پس میتونیم نگران این یه فقره نباشیم. این ماجرای پاره کردن عکس فقط برای اینه که از محرم نجات پیدا کنن و بازی رو تو دستشون بگیرن. کافیه ما از این بازی بیرون بیایم و به فکر حرکتهای بعدی باشیم. جنبش نباید تو زمین اونا وبا شرایط اونا بازی کنه.
یه روزی خمینی خودش با مردم خدعه (با لهجهی خودش و با فتح ع بخوانید!) کرد امروز عکسش هم اسباب خدعهست! ما هوشیار باشیم و بازی برده رو حتا مساوی هم نکنیم. حرف زدن از خمینی اینروزا شده یه دام برای ملت، همونطور که خودش هم یه دام بود. از دام خمینی بجهـیـم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر