۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

وای بر ما اگر سکوت‌مان چراغ سبز اعدام دوستان‌مان شود

۱۷ دی ۱۳۸۸

خودمان را جای دوستانمان بگذاریم. جای آنها که کشته شدند و جای آنها که امروز در بند و در سیاهچال‌اند و جانیان خیال دارند فردا روزی آنها را پای چوبه‌ی دار ببرند. اگر ما امروز بجای آنها بودیم از دیگران چه انتظاری داشتیم؟ اصلن انتظار را فراموش کنید! وظیفه‌ی ما چیست؟ وظیفه‌ی انسانی ما در برابر خونهای به ناحق ریخته شده و جانهایی که در آینده خواهند گرفت؟


قاتلان و جانیان میخواهند با اعدام تعدادی از دستگیر شدگان روز عاشورا گرد مرگ بر سر شهر بپاشند و مردم را از هراس وادار به سکوت کنند. هر کدام از ما که روز عاشورا در خیابانها بودیم میتوانستیم یکی از کشته شدگان و یا دستگیر شدگان آنروز هم باشیم. خودمان را جای دوستانمان بگذاریم. جای آنها که کشته شدند و جای آنها که امروز در بند و در سیاهچال‌اند و جانیان خیال دارند فردا روزی آنها را پای چوبه‌ی دار ببرند. اگر ما امروز بجای آنها بودیم از دیگران چه انتظاری داشتیم؟ اصلن انتظار را فراموش کنید! وظیفه‌ی ما چیست؟ وظیفه‌ی انسانی ما در برابر خونهای به ناحق ریخته شده و جانهایی که در آینده خواهند گرفت؟ آدم کشان با اعلام علنی این تهدیدها و حکم‌ها در حال سنجش واکنش جامعه هستند، واکنش من و توی ایرانی. وای بر ما اگر سکوت‌مان چراغ سبز اعدام دوستان‌مان شود.

کمپین "من هم محاربم" ایده‌ی خوبیست اما کافی نیست. دوستان بشتابید که وقت تنگ است. سکوت ما با هیچ اصل و قانون انسانی سازگار نیست. حکومت باید بروشنی پیام ملت ایران را دریابد که اگر دست به چنین حماقتی بزند با خشم بزرگ این ملت روبرو میشود. باید به محض اعلام احتمالی چنین حکمی و پیش از اجرای آن در مورد اسیران سبز، دست به یک اعتصاب سراسری بزنیم. آیا میتوانیم؟ آیا ایرانیان هنوز اینقدر معرفت دارند که برای دفاع از هموطنانشان دست از منافع کوتاه مدت و حساب و کتابهای روزمره بکشند و حتا در صورت لزوم برای روزهای سختی و گرسنگی آماده شوند؟ یادمان باشد که ما در برابر دیگران مسئولیم. ما به پشتیبانی هم به خیابانها رفتیم و میرویم. همانطور که در خیابانها میگوییم باید اکنون هم به دوستان دربندمان این پیام را برسانیم که نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر