نمایش تلویزیونی "رو به فردا" بر خلاف اسمش نه تنها چشم به فردای مورد نظر ملت و جامعه ندارد که حتا در پی کشیدن ترمز اراده و خواستهای ملت و به "درجا" کشاندن حرکت آنها میباشد.
یکی از ویژگیهای هر رسانه اینست که بازتاب جامعه و افراد آن باشد. نمایش تلویزیونی "رو به فردا" که اینروزها از سیمای حکومت اسلامی در حال پخش است بر خلاف اسمش نه تنها چشم به فردای مورد نظر ملت و جامعه ندارد که حتا در پی کشیدن ترمز اراده و خواستهای ملت است و برای اینکار به راههای رذیلانه و حقهبازیهای نخنما و مرسوم سازمانی خودش متوسل شده است. این برنامه قرار است به اصطلاح با دعوت از بعضی مخالفین حکومتی و معترضین به دولت و بیان انتقادهایی از زبان آنها در مورد مجموعه شرایط و اتفاقات بعد از انتخابات نقش یک شیر اطمینان و سوپاپ تخلیه فشار را بازی کند تا شاید بتواند بخشی از جامعه را به این باور دروغین برساند که اراده و عزمی برای حل مشکلات و رسیدگی به خواستهای مردم وجود دارد و سبب آرامش آنها شود و در عین حال ادامه سناریوهای سراسر دروغ و فریب خود را از زبان موافقین دولت بیان کند.
قصد ندارم به سابقه و کارنامه و دیدگاههای مهمانان موافق و مخالف در این برنامه بپردازم چرا که ناگفته پیداست که نه علی مطهری و نه مصطفا کواکبیان هیچکدام نمایندههای واقعی مردم و معترضین نیستند. نکتهی اصلی جهت گیری خود برنامه است که طراحی سئوالها، مجری برنامه و لحن ناشیانهی او در اجرای این سناریو، میان برنامههای تبلیغی آن و حتا نتیجه گیریهایی که مجری از گفتههای مهمان برنامه میکند همه و همه بنا دارند که همان حرف پیشین را که هفت ماه است گفته میشود تکرار کنند. تغییری در رویکرد بلندگوی حکومت دیده نمیشود. از تمام اینها مهمتر اما این نکته است که شرط اصلی، ضروری و کلیدی برای حضور طرف به اصطلاح معترض در این برنامه التزام و اطاعت محض از رهبر حکومت است و باید در حین برنامه هم هر ۵ دقیقه یکبار این نکته را به همه اعلام کند که او تابع و مطیع و بنده و گوش بفرمان و مخلص و جان بر کف رهبریست! در واقع نخ آنها به آنجا وصل است و باید به امر و میل او برقصند.
امروز دیگر سنگفرش خیابانهای این کشور هم میدانند که هرچه شده همه به امر و تحت نظر شخص علی خامنهای بوده است. او طراح کودتای انتخاباتی بوده. او فرمان سرکوب گسترده، دستگیری، شکنجه، تجاوز، اعترافگیری و کشتار مردم و معترضین را داده و میدهد. او بوده که فرمان تهیه و تولید سریالهای سراسر جعل ودروغ از سیمای حکومت را داده و میدهد و هموست که امروز مقابل خواست اکثریت ملت ایستاده و آنها را به هیچ میگیرد و دروغ میبافد. اصلن خود قضاوت کنید کشوری که تمام ارکان اصلی نظامی و شبه نظامی و امنیتی و قضایی و رسانهای آن توسط شخص رهبر عزل و نصب میشود و سایر مناصب حکومتی و دولتی هم با واسطهي نظارت استصوابی شورای نگهبان که باز نیمی از اعضای این شورا (فقها) هم توسط همان رهبر و حقوقدانانش هم با معرفی منصوب رهبر(رییس قوه قضاییه) انتخاب میشوند، کدام عقل سلیمی میپذیرد که او همچون طفل معصوم و بیگناهی در گوشهی بیتش نشسته باشد و روحش هم از اینهمه جنایات بیخبر باشد؟
با این اوصاف همان شرط نحس نخستین که اعلام مراتب بندگی و اطاعت و سرسپردگی و خاکساری به علی خامنهای برای حاضر شدن در نقش سخنگویان معترضین در این خیمه شب بازی میباشد نشان میدهد که این بازی قرارنیست رو به فردای ملت باشد، ثابت میکند که این بازی یکی از اهرمهای تبلیغاتی حکومت خودکامه و غاصبیست که میخواهد حرکت ملت را به درجا زدن بکشاند و آرام آرام آنرا خاموش کند. امروز دیگر همه میدانند که ولایت و ساختار جمهوری اسلامی به بنبست رسیده. حکومت میخواهد دست ملت به دیوار انتهای این کوچه بنبست نرسد. میخواهد با به درجا زدن رساندن حرکت این ملت همچنان بین آنها و آن دیوار فاصله بیندازد. آیا موفق میشود؟ آیا میتواند هوشیاری، آگاهی و ارادهی بخش بزرگی از ملت را هم غصب کند و کنار دیگر فتوحاتش بگذارد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر