۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

محمد تـاجـر بـود . . .

۱۴ بهمن ۱۳۸۸

محمد تاجر بود ...

تاجران اهل سفر هستند و در سفر به نقاط مختلف، با فرهنگها و آداب و رسوم گوناگون آشنا میشوند و در کسب و کارشان از این تجربیات بهره میبرند.

محمد تاجر بود ...

تاجران، یا هوش و زیرکی و رندی را در طبیعت خود دارند یا آن را به مرور فرا میگیرند.

محمد تاجر بود ...

تاجران پیوسته اهل رقابت و فتوحات و بدنبال برتری جستن بر رقبایشان هستند.

محمد تاجر بود ...

تاجران سلیقه و طبع مردمان دیار و جامعه‌ی خود را خوب میشناسند. آنها رگ خواب جامعه‌ی خود را پیدا میکنند و متاعی میاورند باب سلیقه‌ی آنها اما با اندکی تغییر و نوآوری که اسباب توجه شود.

محمد تاجر بود ...

تاجران برای رونق کسب و کار و سود بیشتر به سلایق و امیال جامعه شان تکیه میکنند.

محمد تاجر بود ...

تاجران از روی غریزه دوست دارند از هر چیز، اندکی هر چند سطحی بدانند تا در موقع لزوم از آنها در کسب و کار و معاملات خود بهره گیرند.

محمد تاجر بود ...

تاجران به دنبال خریدار هستند. خریدار هرچه نادان‌تر، پر منفعت تر.

محمد تاجر بود ...

تاجران زن را متاع لطیفی میشناسند که خواهان بسیار دارد. زن در بساط‌شان همیشه جایگاه خاصی دارد.

محمد تاجر بود ...

تاجران با افسون و وعده و تبلیغ، مشتری جمع میکنند.

محمد تاجر بود ...

تاجران زیاده خواهند. خوش دارند تمام بازار را تصاحب کرده و سپس متاع شان را به دیگر نقاط صادر کنند.

محمد تاجر بود ...

تاجران شریک و رقیب را خوش ندارند. دیگران یا باید پادوی آنها باشند یا فروشنده‌ی متاع آنها.

محمد تاجر بود ...

تاجران هر کالایی جز کالای خود را بی ارزش و مایه‌ی خسارت و عذاب معرفی میکنند.

محمد تاجر بود ...

تاجران با واژه‌های مالکیت و ریاست و قدرت و ثروت و غرامت، انس عجیبی دارند.

محمد تاجر بود ...

تاجران به هر چیز به چشم ابزار قدرت و ثروت مینگرند.

محمد تاجر بود ...

تاجران با حرص و زیاده خواهی و انحصار طلبی شان، اسباب جدایی و جنگ و کینه میشوند.

محمد تاجر بود ...

تاجران گویی پیوسته صدایی در ذهن و گوش خود دارند که هوسهایشان را مشتعل میکند.

محمد تاجر بود ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر