۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

علی خامنه‌ای با پنجه‌های همین ملت به زیر کشیده میشود نه با جت های جنگی!

رژیم اشغالگر ایران میگوید عبدالمالک ریگی طی یکسری عملیات اطلاعاتی پیچیده و کاملن مستقل به دام افتاده. او در حال پرواز با هواپیمای شرکت قرقیزستان از آسمان ایران بوده که اسکورت و اخطار دو جت جنگنده ایران آن هواپیما را وادار به فرود میکند و سپس ریگی دستگیر میشود. سرویس اطلاعاتی پاکستان میگوید که ریگی را چند روز پیش از آن تحویل مقامات رژیم ایران داده‌ و سفیر پاکستان در ایران هم میگوید که دستگیری ریگی بدون کمک و پشتیبانی اطلاعاتی پاکستان ممکن نبوده. از طرفی این احتمال هم زیاد است که ریگی قربانی یک معامله در سطح منطقه شده باشد. معامله‌ای که میان قدرتهای منطقه و بر اساس منافع آنها میباشد.

اما در اینسو علی خامنه‌ای که به تکان دادن انگشتهایش برای ملت ایران خیلی علاقمند است و خود را جانشین و نماینده‌ی خدا بر زمین هم میداند و چون رهبر پیشین این رژیم از خونریزی هم لذت میبرد مدام با این ملت حجت تمام میکند و حالا هم با کرنش مجدد مجلس بی جربزگان رژیم، باز برای ملت و معترضین و رهبران آنها خط و نشان میکشد. بیشتر از دو روز از پخش تنها گوشه‌ای از جنایات عمال و مزدورانش در کوی دانشگاه نگذشته که باز با وقاحت تمام دهانش را به تهدید و دروغ و فریب باز میکند.علی خامنه‌ای اما خیلی غافل است. مشتهای این ملت برای سرنگونی او گره شده، پنجه‌های این ملت برای گلوی او گشوده شده. این ملت ۲۵ خرداد، ۳۰ خرداد، ۷تیر، ۱۸ تیر و باقی روزها را از یاد نبرده و نخواهد برد. این ملت همه آن شهیدانی که به فرمان او و با دستان پلید حرامزادگانش در خاک و خون غلتیدند را بیاد دارد. او پیش از آنکه فرصت گریز بیابد در میان همین مشتها و پنجه‌ها اسیر خواهد شد. هیچ جتی برای فرود هواپیمای او بلند نخواهد شد چرا که آنروز او بر روی این خاک و در زیر پای مادران و پدران داغدار این سرزمین در حال لگدمال شدن است. شاید سردارانش بپرند اما او نه، هرگز! هیچ معامله‌ای هم در سطح منطقه او را نجات نخواهد داد. ملت ایران به این جرثومه‌ی فساد و پلیدی و بدزادگی فرصتی برای معامله و زندگی در گوشه‌ای دیگر از دنیا نخواهند داد. او همینجا و در دادگاهی مردمی، ایرانی ، انسانی، آزاد و مستقل محاکمه شده و به مجازات اعمال پلید خود خواهد رسید. فقط یک چیز میتواند او را از آنروز نجات دهد: مرگ طبیعی. میتواند همه شب به در گاه خدا دعا کند که پیش از رسیدن آنروز، آن صبح سپید ایرانیان، مرگ و مرضی سراغش آید تا فقط طعم دادگاه ایزدی را بچشد. دادگاهی که هیچکس را از آن گریزی نیست چه رسد به راهزن و آدمکش وقیح و بی آبرویی که خود را جانشین خدا میداند.


۲ نظر:

  1. پیروز عزیز افتخار بزرگی به بنده دادید سپاس

    پاسخحذف
  2. چه افتخاری آقا جان.
    اینکه ما جان نثار بلاگ شما هستیم جای بسی‌ افتخار بود که شناخت و جملات ملوکانه حضرت والا به آن شیرینی‌ دگرگونه یی بخشید.
    لهذا مقرر بفرمایید چاکر من باب نشان دادن مکنونات قلبی روزی چند بار یک چاشنی انفجاری که مرقوم فرمودید به آش شله قلمکاری که چاکر شما نوکری پزیدن آن را به عهده دارد بیفزاییم؟؟
    پیروز گرامی‌ سلام و عرض ادب.به غلطی و درستی‌ این مطلب طنز از نظر ادبی‌ مطمئن نیستم فقط خواستم کمی‌ بخندیم.
    ممنون برای تذکری که برای کلمه مثله دادید.فونت فارسی ندارم و از بهنویس استفاده می‌کنم.که باید بعد با دقت غلط‌ها رو گرفت.اینهم از دست در رفته بود.خوشحالم که دوستانی مثل شما دارم.وگرنه آبرویی برای آدم نمیگذارند بیخردها و آدمخورها.
    و اما جنگ.راستش رو بخواهید ما خلق عام گاهی‌ مطمئن میشیم که فقط جنگ این رژیم رو سست و نابود میکنه و از نظری ترس از جنگ و ویرانی و سرکوب و مرگ عین خوره به جونمون می‌افته.خیلی‌ میترسم.جنگ داخل نشین و خارج نشین نداره.خواب رو از چشم همه میگیره.

    پاسخحذف